اوکراین سالها است به ایستگاهی برای پناهجویان افغان، ایرانی، پاکستانی و کشورهای عربی مبدل شده است. این جمهوری سابق شوروی با جمعیت حدود ۴۶ میلیون نفر به مثابه پلی میان اروپای شرقی و غربی نقش ایفا میکند. اوکراین با ترکیب قومی ویژهای که میراث دوران اتحادشوروی سابق است، از پیش میزبان هفت میلیون آذربایجانی، ازبیک، تاتار، لهستانی، آلمانی و روس و اتباع دیگر جمهوریهای سابق شوروی بوده است. بیش از ۵۰ هزار مهاجر از افغانستان، ایران، پاکستان، بنگلادیش و کشورهای عربی در اوکراین زندگی میکنند. از این میان ۲۰ هزار آنها افغان است. بسیاری از این مهاجران از اوکراین برای رفتن به اروپای غربی استفاده میکنند. ده میلیون اوکراینی نیز کشورشان را ترک کرده و در حال حاضر در اروپا و آمریکا زندگی میکنند.
دانشجویان افغان
افغانها از سالهای ۱۹۵۰ برای تحصیل به اوکراین رفتند. در سالهای ۱۹۸۰ با ایجاد دولت تحت حمایت شوروی سالانه بیش از ۵۰۰ دانشجوی افغان به این کشور فرستاده می شدند و در شهرهای کیف، اودسا، دنیتسک، لوگانسک و خارکوف در رشته های مختلف نظامی و غیر نظامی تحصیل می کردند.
دانشجویان افغان از سایر جمهوری های سوسیالیستی و جماهیرشوروی سابق نیز به اوکراین رو آوردند.
در آن زمان بر اساس برخی آمارها سالانه تا ۱۰ هزار دانشجوی افغان به بورسیههای تحصیلی به اتحاد شوروی یا دیگر جمهوریهای سوسیالیستی فرستاده میشدند و بیشتر آنها در روسیه و یا در اکراین مقیم شدند.
وحید افضلی که در دهه هشتاد در چکوسلواکی سابق اقتصاد میخواند، در پایان تحصیل به افغانستان برگشت و پس از خدمت سربازی به کار آغاز کرد. اما با افزایش ناامنی، او افغانستان را ترک کرد.
او اوکراین را برگزید چون برادرش داود افضلی آنجا در رشته شیمی درس خوانده و همسر اوکراینی داشت. در سالهایی ۱۹۹۰ که در کابل نظام چپ گرا سقوط کرد و شوروی نیز از میان رفت، دیگر مرجعی برای حمایت از دانشجویان افغان باقی نماند.
داود برای تامین هزینه تحصیل به خرید دلار از توریستهای غربی و فروش آن به اکرایینیها رو آورد. آن سالها بیشتر دانشجویان از افغانستان کالاهایی در چمدان با خود برای فروش می بردند که به نام تجارت چمدانی (بکسی) یاد میشد.
وقتی برادران افضلی در خارکوف با هم یکجا شدند، فرصت را برای تجارت وسیعتر مساعد دیدند. آنها به تجارت رو آوردند و بین چین، روسیه و لهستان رفت و آمد کردند. تجارت آنها به زودی رونق گرفت و برادران افضلی مانند چند تاجر دیگر افغان در جمع موفقترینها در اوکراین قرار گرفتند.
اتحادیه ی مهاجرین
اوایل دهه نود میلادی، با سقوط حکومت داکتر نجیب در کابل سیلی از روشنفکران و تحصیل کردههای افغان، افغانستان را ترک کردند.
شیرمحمد سرشک، یکی از اعضای ارشد اتحادیه سراسری مهاجران در اوکراین میگوید آن زمان به دلایل شرایطی که در پی سقوط شوروی به وجود آمد، اوکراین مورد توجه افغانها قرار گرفت. اما در آن وقت وضعیت بد بود و هیچ کسی از مهاجران حمایت نمیکرد.
پلیس افغانها را به خاطر نداشتن اسناد اقامت اذیت میکرد. افغانها در پی جلب همکاری سازمان ملل متحد شدند. تلاشی که نتیجه داد و آنها توانستند اقامت قانونی کسب کنند، حق کار و تحصیل بدست آورند و فرزندانشان امکان دسترسی به تحصیل را یافتند.
براساس اطلاعاتی که آقای سرشک در اختیارم گذاشت، در اثر مساعی سازمان ملل متحد ۶۰ درصد از ۲۰ هزار افغان مقیم اوکراین، تابعیت اوکراین را کسب کردند و پاسپورت اوکراینی گرفتند. حدود بیست تا سی درصد شان مدارک اقامت دایمی گرفتند و متباقی نیز در حال بدست آوردن اسناد اقامتشان هستند.
اکنون به درخواست اتحادیه مهاجرین و حمایت سازمان ملل متحد، افغانها به عنوان سی و هفتمین اقلیت ملی اوکراین از سوی دولت این کشور به رسمیت شناخته شده اند.
حزب مهاجرین
در برخی موارد سوال پناهجویان درکل برای دولت اوکراین هنوز قابل بحث است. سازمانهای حمایت از پناهجویان تلاش دارند با معیارهای غربی با قضیه مهاجرین برخورد شود.
سیرگی الکسیویچ، از مسئولان اتحادیه سراسری مهاجرین اوکراین میگوید در تلاش اند تا اتحادیه های محلی و بین المللی را ایجاد کنند و از طریق تبادل تجارب و ایجاد روابط با سازمانهای دیگر بتوانند از حقوق مهاجرین به صورت بهتر جمایت کنند.
او میگوید: "نباید اجازه داده شود از برخی مهاجرین مانند برده استفاده شود. حتی ایجاد حزب مهاجرین مورد نظر است که گام مهمی برای دفاع از مهاجرین خواهد بود."
تجربه ی اقامت
قسیم ملک زاده، از دانشگاه پولیتخنیک کابل برای تحصیل به اوکراین رفته بود و در رشته ساختمانی درس خواند.
پس از ختم تحصیل به افغانستان برگشت، ولی پس از خراب شدن وضعیت امنیتی او هم به کاروان مهاجرین افغان پیوست و در ۱۹۹۳ به اوکراین برگشت.
سپس همراه با همسر و خانواده اش به آلمان رفت. در آلمان هفت سال را سپری کرد، اما در پی بی سرنوشتی طولانی در آنجا ترجیح داد به افغانستان برگردد و باز دوباره به شهر آشنای خود کیف بیاید.
او در بازار افغانها به فروش تلفن موبایل و وسایل یدکی آن مشغول است. آقای ملک زاده میگوید کار را با فروش محصولاتی روی میز در یک بازار سرباز در یک ریگزار آغاز کرد. بازاری که حالا به نام 'تریشا' یاد می شود و یکی از بزرگترین بازارهای شهر کیف است.
درسال ۱۹۹۵ برای اولین بار افغانها این بازار را ایجاد کردند. در آن زمان این بازار قانونی به شمار نمی رفت و بیشتر گروههای مافیایی بر آن مسلط بودند. اما حالا به یک بازار قانونمند تبدیل شده و تاجران در آن به دولت مالیه می پردازند.
آقای ملک زاده میگوید در اینجا دانشجویان تصمیم نداشتند، بعد از تحصیل بمانند، اما شرایط افغانستان آنها را مجبور کرد. از سوی دیگر در اینجا تنها راه زندگی برای تحصیل کرده ها مشغولیت در بازار بود.
وحید افضلی می گوید بهترین کادرها و متخصصان افغان کسانی که تا مرحله ارشد کارشناسی هم تحصیل کرده اند، سر انجام در اوکراین به بازار رو آوردند و حالا در این جا کار میکنند. او میگوید: " البته افغانها در کار خود موفق اند ولی نتوانستند در رشته های تحصیلی برای خود مشغولیتی پیدا کنند."
آمیزش با کشور میزبان
در اوکراین سه گروه افغانها را می توان مشخص کرد.
۱. دانشجویانی که با دختران اوکرایینی ازدواج کردند و همانجا ماندگار شدند و یا از افغانستان دوباره برگشتند.
۲. کارمندان دولت که گرایشات چپی داشتند و پس از سقوط حاکمیت داکتر نجیب در ۱۹۹۲ به روسیه یا اکراین آمدند.
۳. افغانهای دیگر و افراد وابسته به گروههای مجاهدین که پس از سقوط حاکمیت مجاهدین به دست طالبان در اواخر دهه نود، به اوکراین رفتند.
وحید افضلی می گوید: "مردم اوکراین در سالهای حاکمیت اتحادشوروی با روحیه انترناسیولیستی تربیت شده و نسبت به حضور و فعالیت اتباع دیگر کشورها برخورد طبیعی و ملایمی دارند. به دلایلی که نزد خودشان است، آنها با افغانها همیشه خوش برخورد بوده و افغانها را دوست دارند."
آقای افضلی میگوید:" پلیس کمترین شکایت را در مورد افغانها دریافت میکند و افغانها با پشت کار توانسته اند متکی به خود باشند و در بسیاری موارد بهتر از اتباع میزبان زندگی شان رونق داشته است."
یکی از افغانها در شهر خارکوف گفت:" میتوان گفت که در اوکراین افغان بی بضاعت وجود ندارد یا بسیار کم است."
شماری از سربازانی اوکراینی که در افغانستان جنگیده اند خود را افغان می نامند و دارای اتحادیه و فعالیت های هماهنگ بوده اند.
اما افغانهای هم در اوکراین هستند که مورد آزار قرار گرفته اند و بخشی از دارایی شان را از دست داده اند. اما آنها درمجموع از شرایط و وضعیت خودشان در این کشور ابراز رضایت میکنند.
برگرفته از: www.bbcpersian.com
دانشجویان افغان
افغانها از سالهای ۱۹۵۰ برای تحصیل به اوکراین رفتند. در سالهای ۱۹۸۰ با ایجاد دولت تحت حمایت شوروی سالانه بیش از ۵۰۰ دانشجوی افغان به این کشور فرستاده می شدند و در شهرهای کیف، اودسا، دنیتسک، لوگانسک و خارکوف در رشته های مختلف نظامی و غیر نظامی تحصیل می کردند.
دانشجویان افغان از سایر جمهوری های سوسیالیستی و جماهیرشوروی سابق نیز به اوکراین رو آوردند.
در آن زمان بر اساس برخی آمارها سالانه تا ۱۰ هزار دانشجوی افغان به بورسیههای تحصیلی به اتحاد شوروی یا دیگر جمهوریهای سوسیالیستی فرستاده میشدند و بیشتر آنها در روسیه و یا در اکراین مقیم شدند.
وحید افضلی که در دهه هشتاد در چکوسلواکی سابق اقتصاد میخواند، در پایان تحصیل به افغانستان برگشت و پس از خدمت سربازی به کار آغاز کرد. اما با افزایش ناامنی، او افغانستان را ترک کرد.
او اوکراین را برگزید چون برادرش داود افضلی آنجا در رشته شیمی درس خوانده و همسر اوکراینی داشت. در سالهایی ۱۹۹۰ که در کابل نظام چپ گرا سقوط کرد و شوروی نیز از میان رفت، دیگر مرجعی برای حمایت از دانشجویان افغان باقی نماند.
داود برای تامین هزینه تحصیل به خرید دلار از توریستهای غربی و فروش آن به اکرایینیها رو آورد. آن سالها بیشتر دانشجویان از افغانستان کالاهایی در چمدان با خود برای فروش می بردند که به نام تجارت چمدانی (بکسی) یاد میشد.
وقتی برادران افضلی در خارکوف با هم یکجا شدند، فرصت را برای تجارت وسیعتر مساعد دیدند. آنها به تجارت رو آوردند و بین چین، روسیه و لهستان رفت و آمد کردند. تجارت آنها به زودی رونق گرفت و برادران افضلی مانند چند تاجر دیگر افغان در جمع موفقترینها در اوکراین قرار گرفتند.
اتحادیه ی مهاجرین
اوایل دهه نود میلادی، با سقوط حکومت داکتر نجیب در کابل سیلی از روشنفکران و تحصیل کردههای افغان، افغانستان را ترک کردند.
شیرمحمد سرشک، یکی از اعضای ارشد اتحادیه سراسری مهاجران در اوکراین میگوید آن زمان به دلایل شرایطی که در پی سقوط شوروی به وجود آمد، اوکراین مورد توجه افغانها قرار گرفت. اما در آن وقت وضعیت بد بود و هیچ کسی از مهاجران حمایت نمیکرد.
پلیس افغانها را به خاطر نداشتن اسناد اقامت اذیت میکرد. افغانها در پی جلب همکاری سازمان ملل متحد شدند. تلاشی که نتیجه داد و آنها توانستند اقامت قانونی کسب کنند، حق کار و تحصیل بدست آورند و فرزندانشان امکان دسترسی به تحصیل را یافتند.
براساس اطلاعاتی که آقای سرشک در اختیارم گذاشت، در اثر مساعی سازمان ملل متحد ۶۰ درصد از ۲۰ هزار افغان مقیم اوکراین، تابعیت اوکراین را کسب کردند و پاسپورت اوکراینی گرفتند. حدود بیست تا سی درصد شان مدارک اقامت دایمی گرفتند و متباقی نیز در حال بدست آوردن اسناد اقامتشان هستند.
اکنون به درخواست اتحادیه مهاجرین و حمایت سازمان ملل متحد، افغانها به عنوان سی و هفتمین اقلیت ملی اوکراین از سوی دولت این کشور به رسمیت شناخته شده اند.
حزب مهاجرین
در برخی موارد سوال پناهجویان درکل برای دولت اوکراین هنوز قابل بحث است. سازمانهای حمایت از پناهجویان تلاش دارند با معیارهای غربی با قضیه مهاجرین برخورد شود.
سیرگی الکسیویچ، از مسئولان اتحادیه سراسری مهاجرین اوکراین میگوید در تلاش اند تا اتحادیه های محلی و بین المللی را ایجاد کنند و از طریق تبادل تجارب و ایجاد روابط با سازمانهای دیگر بتوانند از حقوق مهاجرین به صورت بهتر جمایت کنند.
او میگوید: "نباید اجازه داده شود از برخی مهاجرین مانند برده استفاده شود. حتی ایجاد حزب مهاجرین مورد نظر است که گام مهمی برای دفاع از مهاجرین خواهد بود."
تجربه ی اقامت
قسیم ملک زاده، از دانشگاه پولیتخنیک کابل برای تحصیل به اوکراین رفته بود و در رشته ساختمانی درس خواند.
پس از ختم تحصیل به افغانستان برگشت، ولی پس از خراب شدن وضعیت امنیتی او هم به کاروان مهاجرین افغان پیوست و در ۱۹۹۳ به اوکراین برگشت.
سپس همراه با همسر و خانواده اش به آلمان رفت. در آلمان هفت سال را سپری کرد، اما در پی بی سرنوشتی طولانی در آنجا ترجیح داد به افغانستان برگردد و باز دوباره به شهر آشنای خود کیف بیاید.
او در بازار افغانها به فروش تلفن موبایل و وسایل یدکی آن مشغول است. آقای ملک زاده میگوید کار را با فروش محصولاتی روی میز در یک بازار سرباز در یک ریگزار آغاز کرد. بازاری که حالا به نام 'تریشا' یاد می شود و یکی از بزرگترین بازارهای شهر کیف است.
درسال ۱۹۹۵ برای اولین بار افغانها این بازار را ایجاد کردند. در آن زمان این بازار قانونی به شمار نمی رفت و بیشتر گروههای مافیایی بر آن مسلط بودند. اما حالا به یک بازار قانونمند تبدیل شده و تاجران در آن به دولت مالیه می پردازند.
آقای ملک زاده میگوید در اینجا دانشجویان تصمیم نداشتند، بعد از تحصیل بمانند، اما شرایط افغانستان آنها را مجبور کرد. از سوی دیگر در اینجا تنها راه زندگی برای تحصیل کرده ها مشغولیت در بازار بود.
وحید افضلی می گوید بهترین کادرها و متخصصان افغان کسانی که تا مرحله ارشد کارشناسی هم تحصیل کرده اند، سر انجام در اوکراین به بازار رو آوردند و حالا در این جا کار میکنند. او میگوید: " البته افغانها در کار خود موفق اند ولی نتوانستند در رشته های تحصیلی برای خود مشغولیتی پیدا کنند."
آمیزش با کشور میزبان
در اوکراین سه گروه افغانها را می توان مشخص کرد.
۱. دانشجویانی که با دختران اوکرایینی ازدواج کردند و همانجا ماندگار شدند و یا از افغانستان دوباره برگشتند.
۲. کارمندان دولت که گرایشات چپی داشتند و پس از سقوط حاکمیت داکتر نجیب در ۱۹۹۲ به روسیه یا اکراین آمدند.
۳. افغانهای دیگر و افراد وابسته به گروههای مجاهدین که پس از سقوط حاکمیت مجاهدین به دست طالبان در اواخر دهه نود، به اوکراین رفتند.
وحید افضلی می گوید: "مردم اوکراین در سالهای حاکمیت اتحادشوروی با روحیه انترناسیولیستی تربیت شده و نسبت به حضور و فعالیت اتباع دیگر کشورها برخورد طبیعی و ملایمی دارند. به دلایلی که نزد خودشان است، آنها با افغانها همیشه خوش برخورد بوده و افغانها را دوست دارند."
آقای افضلی میگوید:" پلیس کمترین شکایت را در مورد افغانها دریافت میکند و افغانها با پشت کار توانسته اند متکی به خود باشند و در بسیاری موارد بهتر از اتباع میزبان زندگی شان رونق داشته است."
یکی از افغانها در شهر خارکوف گفت:" میتوان گفت که در اوکراین افغان بی بضاعت وجود ندارد یا بسیار کم است."
شماری از سربازانی اوکراینی که در افغانستان جنگیده اند خود را افغان می نامند و دارای اتحادیه و فعالیت های هماهنگ بوده اند.
اما افغانهای هم در اوکراین هستند که مورد آزار قرار گرفته اند و بخشی از دارایی شان را از دست داده اند. اما آنها درمجموع از شرایط و وضعیت خودشان در این کشور ابراز رضایت میکنند.
برگرفته از: www.bbcpersian.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر