Tehrân     Kiyef      Dâlâs     Moskow     Sufiye     Âstâne     Berlin     Došanbe     Âdelâyd     Halifaks       Tâ Nowruz

۱۳۸۹ مرداد ۲۸, پنجشنبه

سنتوری Santouri the Music Man

دوست نازنينم احمد ميراحسان در ضد نقدی که بر سنتوری نوشت همه خوبی های فيلم مهرجويی را رديف کرد تا در پايان نتيجه بگيرد که سنتوری فيلم بدی است و فيلمی در حد و اندازه مهرجويی نيست. من اما می خواهم از سنتوری با تمام قدرت دفاع کنم چرا که سنتوری يکی از مهم ترين و جسورانه ترين فيلم هايی است که در ساليان اخير در سينمای ايران توليد شده است. سنتوری رويکرد هوشمندانه مهرجويی به تضاد سنت و مدرنيته در جامعه ايرانی است. فيلم بدون اينکه تظاهر به نمادگرايی و استعاره پردازی کند با اتخاذ ساختاری بسيار ساده و روايتی جذاب و سرگرم کننده و شخصيت هايی بسيار ملموس و باورپذير، به تحليل تقابل دو انديشه سنتی و مدرن در جامعه ايران می پردازد. همانطور که ميراحسان گفته است سنتوری ظاهری فريبنده و ساده پسند دارد. موزيکال بودن فيلم، جوان گرايی آن و ارتباط آن با موسيقی و فرهنگ پاپ ايرانی، همه، عناصری است که می تواند فيلم را متهم به سطحی گرايی کند اما ويژگی مهم سنتوری اين است که برخلاف سطحی نمايی ظاهری آن فيلم بسيار عميقی است که همه چيز در آن آگاهانه و با دقت چيده شده است. مهرجويی فيلمی ساخته است که فشرده و جوهره انديشه هنری، فلسفی، سياسی و اجتماعی اوست و عليرغم ظاهر ساده و مردم پسند آن(خصوصا وجود موسيقی پاپ امروزی) حاوی معناهای عميق تر و پيچيده تری در لايه های زيرين و پنهان آن است. سنتوری فيلمی است که راه به خوانش های مختلف از آن می دهد: خوانش جامعه شناسانه، روان شناسانه، و نشانه شناسانه. سنتوری از سانتی مانتاليزم رايج فيلم های موزيکال جديد ايرانی به شدت دوری می کند.

ترانه هايی که در فيلم خوانده می شود مطلقا جنبه تزئينی و تحميلی ندارد بلکه در ارتباطی دقيق و ارگانيک با ساختار روايتی فيلم است. اگرچه سنتوری ساختار روايتی اش بی شباهت به فيلم هايی چون Walk the Line و نشويل نيست. ترانه های محسن چاووشی، صرفا به قصد جلب تماشاگر طرفدار اين نوع موسيقی در فيلم قرار نگرفته. باز همانطور که ميراحسان گفته است، انتخاب سازها کاملا آگاهانه است و اصلا اين سازها بار استعاری و نمادين فيلم را بر دوش می کشند ضمن اينکه هر کدام از شخصيت های اصلی نيز با يک ساز تعريف می شوند. سنتور به عنوان قديمی ترين و کهن ترين ساز ايرانی که در بسياری از اشعار و متون کلاسيک ايران از آن ياد شده، نمادی از هويت و فرهنگ ايرانی است که عليرغم تمام فشارها و يورش ها دوام آورده و به زمان ما رسيده است. گاهی در زيرزمين ها و در پستوها نهان شده و گاه از پس پرده بيرون جهيده و با نواها و نغمه های دل انگيزش، شور و ولوله درانداخته است.

از سوی ديگر پيانو و ويولون به عنوان سازهای غربی، نمادی از دنيای مدرن اند. عشق علی سنتوری(سنتور) به هانيه(پيانو) و تضادش با جاويد(ويولون)، تمثيلی از وضعيت اجتماعی امروز ايران و نحوه مواجهه انديشه سنتی با انديشه مدرن است. علی سنتوری با هانيه ازدواج می کند(فرهنگ سنتی بخشی از فرهنگ مدرن را می پذيرد) اما با جاويد کنار نمی آيد. پيانو اما نمی تواند به همزيستی اش با سنتور ادامه دهد چرا که نمی تواند ضعف ها و نارسايی های سنتور(سنت) را تحمل کند و آن را طرد کرده و به سمت ويولون می گرايد.

در سوی ديگر مادر علی به عنوان زنی سنتی که نمادی از بخش ديگری از فرهنگ ايرانی( فرهنگ مذهبی سنتی که موسيقی را برنمی تابد و با آن مخالفت می کند) است قرار دارد که يکی از عوامل اصلی سقوط و فروپاشی شخصيتی علی سنتوری است. اوست که سنتور را در زيرزمين حبس کرده و اجازه نواختن آن را به علی نمی دهد. در اين فرهنگ سنتی و پدرسالارانه(در اينجا تا حدی مادرسالارانه) است که فرزند، قربانی تفکر استبدادی و اقتدارگرايانه سنتی می شود و در نهايت برعليه اين فرهنگ می شورد و شورش او در قالب تخدير، خودويرانگری و فروپاشی فردی تجلی می يابد.

علی سنتوری می تواند نماينده نسل جوان ايرانی باشد که بين سنت و مدرنيته گير کرده و پادرهوا و معلق مانده است. عشق او به سنتور نشانه ای از عشق و علاقه او به ايران و فرهنگ کهن آن است و از سوی ديگردلبستگی او به موسيقی پاپ و تلفيق سنتور با سازهای مدرن غربی، نشانه گرايش او به فرهنگ مدرن است. بحران های درونی علی سنتوری و سقوط او در دامن اعتياد، نتيجه وضعيت آشفته و پريشان اجتماعی روزگار ماست.علی سنتوری تدريجا از يک هنرمند و نوازنده چيره دست سنتور به يک نوازنده خالتوری و معتاد تبديل می شود. ترويج ابتذال، توسعه عوام زدگی و قربانی شدن هنر، درونمايه های اصلی فيلم سنتوری است و مهرجويی آگاهانه در قالب يک ملودرام اجتماعی در صدد ريشه يابی عوامل انحطاط فرهنگ و جامعه ايرانی است.
پرويز جاهد
برگرفته از: http://www.radiozamaaneh.com

Santouri (known as The Music Man in English, سنتوری in Persian) is a 2007 Iranian drama film directed by Dariush Mehrjui dealing with the life of a santour player named Ali Bolourchi. The film's title, "Santouri" refers to one who can play the santour instrument. It is noteworthy that, in Persian "playing the Santour" is also the euphemism for injecting heroin into one's veins; thrashing, for instance, one's arm for causing the main artery of the arm to swell, in preparation for the injection, is reminiscent of playing the santour. The film has only been screened once in Iran and it has had limited release screenings in North America as well as some showings at various film festivals. 

Plot
The film begins near the end of the film's timeline. Ali Bolourchi, a santour player (Bahram Radan) narrates his life after his wife Hanieh (Golshifteh Farahani) left him. Ali now makes a living playing music with his band at weddings and house parties where he is often given drugs instead of money to support his heroin addiction. At one of the weddings in which Ali is playing, a mob opposed to the wedding storm the party, beat the guests, destroy the band's instruments and break Ali's arm. The story then flashes back to happier times when Ali and his wife Hanieh are coming up with the lyrics of the song which Ali was singing at the wedding. The film then shows a house party where Ali is performing and his drug use with his friend and band-mate Tamayol (Mahyar Pourhessabi) are highlighted. At the same party Hanieh meets a musician named Javid (Siamak Khahani) who invites Hanieh to join a musical group that plays for charities and goodwill events. The film then shows the downfall of Ali and Hanieh's marriage caused by Ali's increasing drug use as well as his hate for Javid. Ali beats Hanieh and she goes to her mother's (Maedeh Tahmasebi) house. Hanieh later explains to Javid that Ali's tapes and concerts were banned by the government forcing him to play at house parties and weddings to make ends meet, but for payment he was often given drugs and booze instead of money leading to his addiction. Again the film flashes back to happier times, showing how Hanieh and Ali met, their courtship, wedding and the beginnings of their married life.

The night after Ali's arm is broken he goes to his parent's home where he interrupts a large prayer session, begging for money and shouting as a result of not getting his fix. His mother (Roya Teymourian) calls Ali's brother Hamed (Nader Soleymani) to calm him down. Ali then is visited by his father, Haj Mohsen Bolourchi (Masoud Rayegan), a wealthy and conservative member of the bazaar who is shocked to see Ali is now injecting heroin. Ali's parents had disowned Ali after he refused to stop playing music. Ali continues to use what little money he has left on his drug habit and is eventually kicked out of his apartment when the owner decides to demolish the building. Ali ends up living in the street and parks with other drug addicts. His wife Hanieh, who has now divorced Ali and is going to move to Canada with her new husband Javid accidentally sees Ali one day. She calls his father who has people find Ali and take him to drug rehabilitation center. There Ali slowly loses his addiction but begs the rehab center's doctor not to let him leave as he is afraid he will go back to his addiction again. The film finally ends with scenes of Ali teaching the rest of the drug rehab patients music lessons and performing a concert. 

Production
The film was originally entitled Ali Santouri but was changed soon after. Production began in 2006 and ended the same year spanning seventy days. All of the filming took place in and around Tehran. For the singing scenes, Ardavan Kamkar played the santur while Mohsen Chavoshi provided the vocals. Radan lip synched the song and moved the santur mallets in the correct manner but wasn't actually playing. 

Release
The film was first screened for critics and guests in February 2007 at the Fajr Film Festival. A couple of scenes were cut out as the festival was held during the month of Muharram. The film was supposed to be released publicly in Iran on July 25, 2007 but for unknown reasons this did not happen. The film was then set for release on the 13th of October, 2007 which coincided with Eid ul-Fitr, but again the film was not released. At first the film was not released because for the singing segments of the film, the voice of Mohsen Chavoshi was used, who at the time did not have a permit for public performances from the Ministry of Culture and Islamic Guidance in Iran. To solve this problem the editors used Bahram Radan's voice and altered it digitally to make it sound similar to Chavoshi's. Even after this the film was not released. The head of the Ministry of Culture, Hossein Saffar Harandi was personally against the screening of the film and said that he would not allow it to be shown while he was in charge of the ministry, even though the film had all the necessary requirements and had been screened once before in Iran.
The film was then shown at a number of film festivals in South Korea, Japan and the Czech Republic. On January 25, 2008 the film was released in Canada and the United States. Soon after high quality DVD and VCD copies of the movie became available in Iran, meaning the chances of Santouri ever being shown nationwide on cinema screens in Iran are very low now. 

Awards
Fajr Film Festival:
  • Won: Crystal Simorgh Audience Award
  • Won: Best Actor in a Leading Role ( Bahram Radan )
Source: http://en.wikipedia.org

هیچ نظری موجود نیست:

پر بیننده‌ترین جستار‌ها|Most popular|Самые популярные

دیدگاه‌های شما|Your comments|Ваши комментарии

کلید واژه‌ها | Key words | Ключевые слова

باشگاه BÂDPÂ БАДПА Клуб بادپا Club Персидский язык Darshâye zabâne pârsi Уроки персидского языка درس‌های زبان پارسی‌ Mollâ Nasreddin Мулла Насреддин ملا نصرالدین Persian language lessons Ebi ابی Dariush Dariush Eghbali Dâryuš Dâryuš Eqbâli Googoosh Gougoush Gugush Guguš Гугуш Дарьюш Дарьюш Эгбали Клуб любителей персидского языка Эби باشگاه دوستداران زبان پارسی‌ داریوش داریوش اقبالی فائقه آتشین گردشگری گوگوش Bozorgâne Irân zamin Omar Xayyâm Tourism Омар Хайям Туризм آموزش زبان پارسی‌ آیا می دانستید بزرگان ایران‌زمین عمر خیّام Persia Sattar Shahram Nazeri Šahrâm Nâzari Изучение персидского языка Шахрам Назери بزرگان ایران دیدنی ها دیدنی‌های ایران شاعران شهرام ناظری فردوسی نوروز هایده هنرمندان Artists Hayede Kourosh Yaghmaei Nowruz Nowruz stamps Persepolis Sadegh Nojouki Tambrhâye Nowruzi Артисты Курош Ягмаи Марки о Ноурузе Персеполис Садэг Новджуки Саттар Хаедэ ایرانیان تخت جمشید تمبرهای نوروزی جشن‌های ایرانی‌ خط پارسی دکتر مصدق ریشه یابی ستار صادق نوجوکی محمد رضا پهلوی محمد مصدق مشکلات فرهنگی ملکه ثریا ورزش بانوان کوروش یغمایی America so beautiful Atusa BBC Bahram Radan BÂSTÂN Bâšgâh Bâšgâhe dustdârâne farhange Irân zamin Ebrahim Hamedi Ehsan Khajeh Amiri Ehsân Xhâje Amiri English subtitles Ferdowsi Golshifte Farahani Hasan Shamaizadeh Iman Maleki Imân Maleki Iraj Jannati Ataei Jamshid Kuroš Mansour Tehrani Mansur Marjane Satrapi Marjân Sâtrâpi Mohammad Reza Pahlavi Mohsen Makhmalbaf Mortezâ Naser Cheshm Azar Omid Omid Soltâni Parandegâni ke dar xâb dideam Persian Songs Sa'di Sex and Philosophy Shadmehr Aghili Shah of Persia Shahram Shabpare Siavash Ghomayshi Sina Hejazi Sinâ Hejâzi Soraya Taxte Jamšid Whirlpool Women's sport Zartošt Âmrikâye zibâ Âpârât Šahrâm Šabpare Америка так красиво Ахурамазда Джамшид Женщины в спорте Иман Малеки Ирадж Джаннати Атаи Любовь Манес Мани Манихейство Мансур Маржан Сатрапи Мортеза Мохсен Махмальбаф Омид Омид Солтани Онлайн изучение персидского языка Персидские песни Персидский марш Саади Секс и философия Сина Хэджази Сияваш Гомейши Сорая Философия Ирана Философия в Иране Философия в Персии Хасан Шамаизадэ Шадмэхр Агили Шахрам Шабпарэ Эхсан Хаджэ Амири курсы персидского языка آتوسا آخرالزمان آرش کمانگیر آمریکای زیبا آپارات ابراهیم حامدی ابوالقاسم فردوسی اتحادیه احسان خواجه امیری احمد شاملو اختلافات ارضی اسطوره‌های ایران زمین امید امید سلطانی اندیشه اهورا مزدا ايرج جنتی عطایی ایران از نگاه آلمانی‌ها ایران و عرب‌ها ایرانرود ایمان ملکی باستان باشگاه دوستداران فرهنگ ایران زمین بهار بهرام رادان بی بی سی تاجیکان تاریخچه ی پیدایش تعزیه تحصیل تحصیل در خارج تحصیل در روسیه ترانه‌های پارسی‌ تعزیه تعزیه و موسیقی توسعه به سبک ایرانی ثریا ثریا اسفنداری جشن تیرگان جمشید جنسیت و فلسفه حسن شماعی زاده حسن هدایت حقوق بشر خليج پارس داریوش مهرجویی دکتر محمد مصدق زبان زبان شناسی‌ زبان مادری زبان پارسی زرتشت سعد ی سپندارمذگان سکس و فلسفه سیاوش قمیشی سینا حجازی شادمهر عقیلی شاه ایران شاهنامه شاهنامه ی فردوسی شبیه خوانی شهاب حسینی شهرام شب پره صادق هدایت طنز و لطیفه عزاداری غذا فرهنگ فلات ایران فیلم سینمایی فیلم پرسپولیس قاره ی کهن لابی ماه محرم محسن مخملباف مرتضی مرجان ساتراپی مشکلات تحصیل منشور کوروش منصور منصور تهرانی موسیقی ناصر چشم آذر نقاشان هخامنشیان پارسی‌ زبانان پرسپولیس پرندگانی که در خواب دیده ام پژوهش چلوکباب کودتا کودتای ۲۸ امرداد کوروش کوروش بزرگ کوروش کبیر گرداب گستره ی زبان پارسی‌ گلشیفته فراهانی یوتا هیمل‌رایش یکپارچگی ملی